واژگار

perspective

انگلیسی

perspective1

تجسّم‌بخشیدن به ژرفای صحنه در نقّاشی.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
«معجم احمد محمد عيسي»

perspective2

اصول فنّی و هندسی مجسّم‌ساختن حجم و دوری و نزدیکی و موضع اشیا و موجودات بر پرده‌ی نقّاشی، همان‌ گونه که به دیده‌ی انسان درمی‌آید.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
(دیده‌نگاری، ژرفانمایی و سه‌بَرنمایی اصطلاحات معمول ومتداولی نیست)
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»

perspective3

(در اصطلاح قدما مناظرومرایا و چشم‌انداز معمول بوده است)
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»