واژگار

واژگــــار

واژه‌نامه چند زبانه معماری و هنر

  جستجو در واژگار

دسترس‌پذیری

واژگار واژه‌نامه‌ی برخط است و استفاده از آن برای عموم آزاد و رایگان است.

چندزبانگی

واژگار واژه‌نامه‌ای چندزبانه و چندسویه است؛ شامل زبان‌های فارسی، انگلیسی، عربی، ایتالیایی، فرانسه، آلمانی، و اسپانیایی.

جامعیت

واژگار مرجعی برای ترم‌شناسی در رشته‌ها و حوزه‌های معماری، شهر، هنر، تاریخ معماری، تاریخ شهر، تاریخ هنر، مرمت، باستان‌شناسی، موزه‌داری، مطالعات فرهنگی، و انسان‌شناسی هنر و معماری است.

درباره واژگار بیشتر بدانید  

 lintel
تیر یا چفته یا صفحه‌ی بالای بازشو که بار سقف یا دیوار بالای خود را به پایه‌ها منتقل می‌کند ‏
سنگ یا تیر افقی سردر که بار سقف را بر پایه‌ها توزیع می‌کند.
de Oberschwelle de Fenstersturz it piattabanda3 ع ساکِف فا نعل درگاه فا نال درگاه fr linteau de Sturz فا نعل‌درگاه فا تیر درگاه‌پوش ع ساكف ع عاتق ع أسكفة ع عتبة
همچنین بنگرید به triangle discharging arch
همچنین بنگرید به Minoan architecture
همچنین بنگرید به architrave1
جزئی است از arch4
همچنین بنگرید به mensa
جزئی است از opening1
 arcade1
دیواره‌ای متشکل از چند ستون و چفته‌ی پی‌درپی ‏
دیواره‌ای متشکل از چند ستون و چفته‌ی پی‌درپی
رشته‌طاق یا طاق‌ها
فا چفتگان فا طاقگان فا ردیف طاقی فا چَفتِگان ع صف عقود ع بواكي ع بائکة فا رشته‌طاق
نوعی/مظهری است از wall
جزئی است از arcade2
مترادف است با arcading1
نوعی/مظهری است از arcading1
مشتمل است بر arch3
 arcade2
گذرگاهی که در یک یا دو سو چفتگان داشته باشد
گذرگاهی نیمه‌باز (semi-open) که در یک یا دو سو چفتگان داشته باشد.
فا رِواق۱ فا رواق۱
نوعی/مظهری است از space type
مشتمل است بر arcade1
مترادف است با arcaded
 arcade3
نوعی از رواق (۱) که در یک یا دو سوی آن دکان یا فروشگاه یا فضای بسته‌ی دیگری باشد
نوعی از رواق که در یک یا دو سوی آن دکان یا فروشگاه یا فضای بسته‌ی دیگری باشد.
فا رِواق۲ فا رواق۲
نوعی/مظهری است از arcade2
مترادف است با archway6
مترادف است با portico2
 arcade4
بازارچه‌ای که یک سوی آن رو به فضای باز گشوده باشد
فا بازارچه‌ی نیمه‌باز
 arcade5
بازارچه‌ی کوتاه یا کوچه‌ای سرپوشیده که دو سوی آن دکان یا فروشگاه باشد.
فا دالان فا پیاده‌رو سرپوشیده
مترادف است با galleria
 material1
-
فا ساخت‌مایه فا مصالح
جزئی است از building1
 material2
فا مادّه‌ی ساختمانی
 material3
هر مادّه‌ی به‌کاررفته در ایجاد اثری هنری، از رنگ و مرکّب تا سنگ و مفرغ.
فا کارمادّه
 transverse arch1
چفته یا باریکه‌طاقی که در فواصل معین برای ‏نگهداری پوشش می‌زنند
چفته یا باریکه‌طاقی که در ترکیب با طاق بار سقف را می‌برد‏
قوسی که عمود بر محور طولی طاق بسته می‌شود و آن‌گاه بخشی تزیینی از طاق‌بندی است، و گاهی خاصیت تقویتی دارد
فا تَویزه۱ فا قوس عرضی
نوعی/مظهری است از rib1
 transverse arch2
باریکه‌ی تزیینی قوسی‌ای که از سطح دورنیِ طاق ‏بیرون می‌زند
باریکه‌ی تزیینی منحنی که از سطح درونی طاق بیرون می‌زند
فا تَویزه۲
نوعی/مظهری است از rib1
 reverse ogee arch1
نوعی قوس امرودی که انحنای قسمت زیرین آن به ‏سمت درونِ قوسْ محدّب است؛ شبیه ناقوس
فا قوسِ ناقوسی en bell arch1
نوعی/مظهری است از ogee arch1
همچنین بنگرید به reverse ogee arch2
مترادف است با bell arch1
 reverse ogee arch2
صورت ساخته‌شده‌ی قوس ناقوسی
en bell arch2 فا چَفته‌ی ناقوسی
نوعی/مظهری است از ogee arch2
همچنین بنگرید به reverse ogee arch1
مترادف است با bell arch2
 blind arch
طاقی‎ (arch 4) ‎که بسته باشد و از آن نتوان گذر کرد
قَوس مُصمت غيرمفتوح
فا طاق‌نما ع عقد أصم ع قَوس مُصمت
نوعی/مظهری است از arch3
نوعی/مظهری است از arch4
 flea market
بازار (۴) موقت برای خرید و فروخت کالاهای دست دوم
فا بازارِ کهنه‌فروشان
نوعی/مظهری است از market3
نوعی/مظهری است از street market
نوعی/مظهری است از market1
نوعی/مظهری است از market2
 abbey1
مجموعه‌ی ساختمانی مشتمل بر نمازخانه، کتابخانه، مسکن کشیشان، ناهارخوری عمومی، انبار، و مانند آن.
در معماری مسیحی، مجتمعی شامل راهب‌خانه، کلیسا، صحن‌های رواق‌دار و انواع بناهای خدماتی برای راهبان یا راهبگان، که معمولاً یک بزرگ‌راهب (abbot) یا بزرگ‌راهبه (abbess) در رأس آن است و در نظام اداری کلیسای مسیحیت جایگاهی رسمی دارد
فا مجتمع کلیسایی ع بيعة فا دیر
مترادف است با charter house
مترادف است با hermitage1
مترادف است با abbey church1
مترادف است با hermitage3
مترادف است با abbey church2
 abbey2
فا کلیسای دیر
مترادف است با abbey church1
 ablution pool
حوض صحن مسجد برای وضوگیری
فا حوضِ وُضو
 academic1
روش آموزش یا فراگیری هنرهای تجسمی در چارچوب اصول مقرر و به پیروی از راه و رسم استادان گذشته
فا هنرکده‌ای
همچنین بنگرید به academy2
همچنین بنگرید به academy3
همچنین بنگرید به academy1
 academic2
عنوانی تخفیف‌آمیز که هنرمندان نوپرداز و آزادسر در اوایل سده‌ی نوزدهم برای اصول مقرر هنرکده‌ای و تعالیم دست‌وپاگیر استادان متعهد به هنر رسمی و تقلیدی به کار بردند.
فا مکتب‌خانه‌ای
همچنین بنگرید به academy2
همچنین بنگرید به academy3
همچنین بنگرید به academy1
همچنین بنگرید به academic3
 academic3
-
فا دانشگاهی
همچنین بنگرید به academic2
همچنین بنگرید به academy2
همچنین بنگرید به academy3
همچنین بنگرید به academy1
 academic4
-
فا دانشی
همچنین بنگرید به academy2
همچنین بنگرید به academy3
همچنین بنگرید به academy1
 Achaemenes
نام سلسله‌ی پادشاهی ایران که در ۵۵۷ ق‌م به پیشوایی کوروش تأسیس یافت و در ۳۳۰ ق‌م با سلطه‌ی اسکندر ‏مقدونی منقرض شد.
فا هخامنشیان
بنگرید به صورت املاییِ دیگرش Achaemenids
 mezzanine1
اشکوبی معمولاً کوچک‌تر در میان کف و اشکوب اوّل.
عناصر سازه‌ای یا تزیینی واقع در ارتفاع نیم‌طبقه
اگر قسمتی از یک آشکوب را با زدن سقفی به دو قسمت کنند، آشکوب بالایی را میان‌آشکوب گویند
فا عناصر میان‌آشکوب فا میان‌اشکوب فا میان‌آشکوب فا نیم‌آشکوب فا نیم‌طبقه ع طابق وسطاني ع طابق وسط
مترادف است با entersole
مترادف است با intersole
مترادف است با entresol1
 mezzanine2
پنجره‌ی کوچکی که درازای آن به‌طور افقی قرار گیرد و از ارتفاع قائم آن بسی بیشتر باشد.
فا پنجره‌ی کتیبه‌ای
 bricklaying
فا آجرچینی ع طابوق ع ساف
همچنین بنگرید به cut brick1
همچنین بنگرید به molded brick
 Chalcolithic Age
دوره‌ی به‌کارگیری مس برای ساختن ابزار زندگی توسط بشر پیش از تاریخ، که نیز همراه بود با ابزارهایی از سنگ صیقل‌یافته (ح ۴۰۰۰ق‌م)
فا عصر مس و سنگ
مترادف است با Aeneolithic Age
 aesthetics1
بررسی زیبایی در طبیعت و هنر، و وضع موازین و اصولی برای تعریف و شناخت آن.
فا زیبایی‌شناسی
همچنین بنگرید به aesthete
مترادف است با esthetics
همچنین بنگرید به aesthetic1
همچنین بنگرید به aesthetic2
 aesthetics2
شناخت عناصر و ویژگی‌ها و تحولات شیوه‌های گوناگون هنری و ادبی.
فا هنرشناسی
همچنین بنگرید به aesthete
همچنین بنگرید به aesthetic1
همچنین بنگرید به aesthetic2
 glazing1
فا شیشه‌کاری ساختمان فا جام‌اندازی ع تزجيج فا شیشه‌کاری فا شیشه‌بُری
 glazing2
فا لعاب‌کاری فا لعاب‌زنی
نوعی/مظهری است از coated1
نوعی/مظهری است از coated2
همچنین بنگرید به glaze1
همچنین بنگرید به glaze2
نوعی/مظهری است از glazing2
 glazing3
پوسته‌ی شفاف یا نیم‌شفاف از مخلوط مواد شیشه‌ای که روی سفالینه کشیده می‌شود.
فا لعاب‌کاری شیشه‌ای
همچنین بنگرید به glaze1
همچنین بنگرید به glaze2
نوعی/مظهری است از glazing2
 glazing4
کشیدن قشر نازکی از لعاب آمیخته به رنگیزه‌ی قهوه‌ای روشن بر سطح نقاشی، برای کاهش دادن به تندی رنگ‌ها و پخته نمودن آنها به شیوه‌ی استادان رنسانس، و همچنین در دیوارنگاره‌ها.
فا لعاب‌کاری مات
نوعی/مظهری است از glazing2
 glazing5
مُهره‌کشی کاغذ برای خوش‌نویسی
فا مُهره‌کشی کاغذ
 lintel
تیر یا چفته یا صفحه‌ی بالای بازشو که بار سقف یا دیوار بالای خود را به پایه‌ها منتقل می‌کند ‏
سنگ یا تیر افقی سردر که بار سقف را بر پایه‌ها توزیع می‌کند.
de Oberschwelle de Fenstersturz it piattabanda3 ع ساکِف فا نعل درگاه فا نال درگاه fr linteau de Sturz فا نعل‌درگاه فا تیر درگاه‌پوش ع ساكف ع عاتق ع أسكفة ع عتبة
همچنین بنگرید به triangle discharging arch
همچنین بنگرید به Minoan architecture
همچنین بنگرید به architrave1
جزئی است از arch4
همچنین بنگرید به mensa
جزئی است از opening1
 arcade1
دیواره‌ای متشکل از چند ستون و چفته‌ی پی‌درپی ‏
دیواره‌ای متشکل از چند ستون و چفته‌ی پی‌درپی
رشته‌طاق یا طاق‌ها
فا چفتگان فا طاقگان فا ردیف طاقی فا چَفتِگان ع صف عقود ع بواكي ع بائکة فا رشته‌طاق
نوعی/مظهری است از wall
جزئی است از arcade2
مترادف است با arcading1
نوعی/مظهری است از arcading1
مشتمل است بر arch3
 arcade2
گذرگاهی که در یک یا دو سو چفتگان داشته باشد
گذرگاهی نیمه‌باز (semi-open) که در یک یا دو سو چفتگان داشته باشد.
فا رِواق۱ فا رواق۱
نوعی/مظهری است از space type
مشتمل است بر arcade1
مترادف است با arcaded
 arcade3
نوعی از رواق (۱) که در یک یا دو سوی آن دکان یا فروشگاه یا فضای بسته‌ی دیگری باشد
نوعی از رواق که در یک یا دو سوی آن دکان یا فروشگاه یا فضای بسته‌ی دیگری باشد.
فا رِواق۲ فا رواق۲
نوعی/مظهری است از arcade2
مترادف است با archway6
مترادف است با portico2
 arcade4
بازارچه‌ای که یک سوی آن رو به فضای باز گشوده باشد
فا بازارچه‌ی نیمه‌باز
 arcade5
بازارچه‌ی کوتاه یا کوچه‌ای سرپوشیده که دو سوی آن دکان یا فروشگاه باشد.
فا دالان فا پیاده‌رو سرپوشیده
مترادف است با galleria
 material1
-
فا ساخت‌مایه فا مصالح
جزئی است از building1
 material2
فا مادّه‌ی ساختمانی
 material3
هر مادّه‌ی به‌کاررفته در ایجاد اثری هنری، از رنگ و مرکّب تا سنگ و مفرغ.
فا کارمادّه
 transverse arch1
چفته یا باریکه‌طاقی که در فواصل معین برای ‏نگهداری پوشش می‌زنند
چفته یا باریکه‌طاقی که در ترکیب با طاق بار سقف را می‌برد‏
قوسی که عمود بر محور طولی طاق بسته می‌شود و آن‌گاه بخشی تزیینی از طاق‌بندی است، و گاهی خاصیت تقویتی دارد
فا تَویزه۱ فا قوس عرضی
نوعی/مظهری است از rib1
 transverse arch2
باریکه‌ی تزیینی قوسی‌ای که از سطح دورنیِ طاق ‏بیرون می‌زند
باریکه‌ی تزیینی منحنی که از سطح درونی طاق بیرون می‌زند
فا تَویزه۲
نوعی/مظهری است از rib1
 reverse ogee arch1
نوعی قوس امرودی که انحنای قسمت زیرین آن به ‏سمت درونِ قوسْ محدّب است؛ شبیه ناقوس
فا قوسِ ناقوسی en bell arch1
نوعی/مظهری است از ogee arch1
همچنین بنگرید به reverse ogee arch2
مترادف است با bell arch1
 reverse ogee arch2
صورت ساخته‌شده‌ی قوس ناقوسی
en bell arch2 فا چَفته‌ی ناقوسی
نوعی/مظهری است از ogee arch2
همچنین بنگرید به reverse ogee arch1
مترادف است با bell arch2
 blind arch
طاقی‎ (arch 4) ‎که بسته باشد و از آن نتوان گذر کرد
قَوس مُصمت غيرمفتوح
فا طاق‌نما ع عقد أصم ع قَوس مُصمت
نوعی/مظهری است از arch3
نوعی/مظهری است از arch4
 flea market
بازار (۴) موقت برای خرید و فروخت کالاهای دست دوم
فا بازارِ کهنه‌فروشان
نوعی/مظهری است از market3
نوعی/مظهری است از street market
نوعی/مظهری است از market1
نوعی/مظهری است از market2
 abbey1
مجموعه‌ی ساختمانی مشتمل بر نمازخانه، کتابخانه، مسکن کشیشان، ناهارخوری عمومی، انبار، و مانند آن.
در معماری مسیحی، مجتمعی شامل راهب‌خانه، کلیسا، صحن‌های رواق‌دار و انواع بناهای خدماتی برای راهبان یا راهبگان، که معمولاً یک بزرگ‌راهب (abbot) یا بزرگ‌راهبه (abbess) در رأس آن است و در نظام اداری کلیسای مسیحیت جایگاهی رسمی دارد
فا مجتمع کلیسایی ع بيعة فا دیر
مترادف است با charter house
مترادف است با hermitage1
مترادف است با abbey church1
مترادف است با hermitage3
مترادف است با abbey church2
 abbey2
فا کلیسای دیر
مترادف است با abbey church1
 ablution pool
حوض صحن مسجد برای وضوگیری
فا حوضِ وُضو
 academic1
روش آموزش یا فراگیری هنرهای تجسمی در چارچوب اصول مقرر و به پیروی از راه و رسم استادان گذشته
فا هنرکده‌ای
همچنین بنگرید به academy2
همچنین بنگرید به academy3
همچنین بنگرید به academy1
 academic2
عنوانی تخفیف‌آمیز که هنرمندان نوپرداز و آزادسر در اوایل سده‌ی نوزدهم برای اصول مقرر هنرکده‌ای و تعالیم دست‌وپاگیر استادان متعهد به هنر رسمی و تقلیدی به کار بردند.
فا مکتب‌خانه‌ای
همچنین بنگرید به academy2
همچنین بنگرید به academy3
همچنین بنگرید به academy1
همچنین بنگرید به academic3
 academic3
-
فا دانشگاهی
همچنین بنگرید به academic2
همچنین بنگرید به academy2
همچنین بنگرید به academy3
همچنین بنگرید به academy1
 academic4
-
فا دانشی
همچنین بنگرید به academy2
همچنین بنگرید به academy3
همچنین بنگرید به academy1
 Achaemenes
نام سلسله‌ی پادشاهی ایران که در ۵۵۷ ق‌م به پیشوایی کوروش تأسیس یافت و در ۳۳۰ ق‌م با سلطه‌ی اسکندر ‏مقدونی منقرض شد.
فا هخامنشیان
بنگرید به صورت املاییِ دیگرش Achaemenids
 mezzanine1
اشکوبی معمولاً کوچک‌تر در میان کف و اشکوب اوّل.
عناصر سازه‌ای یا تزیینی واقع در ارتفاع نیم‌طبقه
اگر قسمتی از یک آشکوب را با زدن سقفی به دو قسمت کنند، آشکوب بالایی را میان‌آشکوب گویند
فا عناصر میان‌آشکوب فا میان‌اشکوب فا میان‌آشکوب فا نیم‌آشکوب فا نیم‌طبقه ع طابق وسطاني ع طابق وسط
مترادف است با entersole
مترادف است با intersole
مترادف است با entresol1
 mezzanine2
پنجره‌ی کوچکی که درازای آن به‌طور افقی قرار گیرد و از ارتفاع قائم آن بسی بیشتر باشد.
فا پنجره‌ی کتیبه‌ای
 bricklaying
فا آجرچینی ع طابوق ع ساف
همچنین بنگرید به cut brick1
همچنین بنگرید به molded brick
 Chalcolithic Age
دوره‌ی به‌کارگیری مس برای ساختن ابزار زندگی توسط بشر پیش از تاریخ، که نیز همراه بود با ابزارهایی از سنگ صیقل‌یافته (ح ۴۰۰۰ق‌م)
فا عصر مس و سنگ
مترادف است با Aeneolithic Age
 aesthetics1
بررسی زیبایی در طبیعت و هنر، و وضع موازین و اصولی برای تعریف و شناخت آن.
فا زیبایی‌شناسی
همچنین بنگرید به aesthete
مترادف است با esthetics
همچنین بنگرید به aesthetic1
همچنین بنگرید به aesthetic2
 aesthetics2
شناخت عناصر و ویژگی‌ها و تحولات شیوه‌های گوناگون هنری و ادبی.
فا هنرشناسی
همچنین بنگرید به aesthete
همچنین بنگرید به aesthetic1
همچنین بنگرید به aesthetic2
 glazing1
فا شیشه‌کاری ساختمان فا جام‌اندازی ع تزجيج فا شیشه‌کاری فا شیشه‌بُری
 glazing2
فا لعاب‌کاری فا لعاب‌زنی
نوعی/مظهری است از coated1
نوعی/مظهری است از coated2
همچنین بنگرید به glaze1
همچنین بنگرید به glaze2
نوعی/مظهری است از glazing2
 glazing3
پوسته‌ی شفاف یا نیم‌شفاف از مخلوط مواد شیشه‌ای که روی سفالینه کشیده می‌شود.
فا لعاب‌کاری شیشه‌ای
همچنین بنگرید به glaze1
همچنین بنگرید به glaze2
نوعی/مظهری است از glazing2
 glazing4
کشیدن قشر نازکی از لعاب آمیخته به رنگیزه‌ی قهوه‌ای روشن بر سطح نقاشی، برای کاهش دادن به تندی رنگ‌ها و پخته نمودن آنها به شیوه‌ی استادان رنسانس، و همچنین در دیوارنگاره‌ها.
فا لعاب‌کاری مات
نوعی/مظهری است از glazing2
 glazing5
مُهره‌کشی کاغذ برای خوش‌نویسی
فا مُهره‌کشی کاغذ