واژگار

حلّال رنگ

فارسی
مایع یا روغنی گیاهی که رنگیزه را در خود حل کند و نگاه دارد، چون روغن بَزرَک برای تهیه‌ی رنگ‌های نقّاشی.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
مایع، روغن، لعاب یا چسب که رنگیزه را در خود حل یا با خود حمل می‌کند و بر زمینه‌ی نقاشی می‌نشاند
«فرهنگ مرزبان - معروف»
مترادف است بافا حامل رنگ
مترادف است بافا واسطه‌ی انتقال