واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
حلّال رنگ
فارسی
{ معادل }
en
medium
3
مایع یا روغنی گیاهی که رنگیزه را در خود حل کند و نگاه دارد، چون روغن بَزرَک برای تهیهی رنگهای نقّاشی.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
vehicle
1
مایع، روغن، لعاب یا چسب که رنگیزه را در خود حل یا با خود حمل میکند و بر زمینهی نقاشی مینشاند
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ روابط }
مترادف است با
فا
حامل رنگ
مترادف است با
فا
واسطهی انتقال