واژگار

پیمون

فارسی
واحد یا میزانی که تناسبات اجزای هر معماری یا اثر هنری بر پایه‌ی ضریب‌ها یا کسرهایی از آن تنظیم می‌یابد؛ مثلاً در معماری یونان باستان ــ و بعداً کلاسیک اروپا ــ قطر ستون در هر ساختمان پیمون اصلی قرار می‌گرفت.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
ضابطه یا واحد اندازه‌گیری که براساس آن تناسبات ساختمان یا اجزا ساختمان تعیین می‌شود. در معماری کلاسیک قطر دایره‌ی کف ستون یا نصف آن را به شصت جزء تقسیم کرده و آن را پیمون قرار می‌دادند. در معماری نوین هر واحد اندازه‌گیری را که پیش‌سازی را آسان کند پیمون قرار می‌دهند. در معماری ایرانی پیمونْ اندازه‌ی پایه‌ها و ستون‌ها و عرض و طول اتاق‌ها و حالت و هیئت نما و اندازه و تعداد در و پنجره و نسبت بین آن‌ها را معین می‌کند
ضخامت گنبد در هر نقطه‌اش، ارتفاع، شکل و انحنای آن را برحسب پیمون معین می‌کنند.
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»