واژگار

ابزار

فارسی

ابزار۱

حاشیه یا باریکه‌ی تزیینی با سطح مستوی یا کاس (مقعّر) و یا سینه (محدّب) و با نقوش تکراری برجسته و فرورفته که در بنّایی و درودگری به کار می‌رود.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
نوار یا باریکه‌ی طویلی از چوب یا فلز یا مصالح بنّایی و مانند آن‌ها به مقطع مربع، مستطیل یا اشکال دیگر، با برجسته‌کاری یا کنده‌کاری یا ساده، برای تزیین حاشیه‌ها و کنج‌ها و پوشش درزهای اتصال
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»

ابزار۲

«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»