واژگار

دورنمای سراسری

فارسی
منظره‌ی سراسری که به‌مقیاس طبیعی به دور تالاری گرد تعبیه شود تا تماشاگران درون تالار خود را میان طبیعت احساس کنند؛ و این وسیله‌ی تماشایی بود رایج در سده‌های هجدهم و نوزدهم.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
مترادف است بافا منظره‌ی سراسری