واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
آستر
فارسی
{ معادل }
en
primer
1
لایهی اول رنگ زیرکار
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
ground
6
بستر رنگ؛ مثلاً در نقاشی ساختمان، بوم نقاشی، و نقاشی دیوارنگاره
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
نقاش پیش از آغاز نقاشی دیوارنگاره، آستری از رنگ سفید بر دیوار ایجاد کرد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
first colour
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ معادل }
en
priming
1
لایهی آستر در رنگکاری
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ معادل }
en
surface paint
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
رنگ اول
مترادف است با
فا
پیشاندود
مترادف است با
فا
لایهی اول
مترادف است با
فا
لایهی آستر
۲