واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
پیادهراه
فارسی
پیادهراه
۱
{ معادل }
en
footway
1
گذرگاه مخصوص پیادگان، بهنحوی که همهی عرض معبر به عبور پیاده اختصاص داشته باشد.
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
بخش صفویِ چهارباغ اصفهان در دههی۱۳۹۰ به پیادهراه تبدیل شد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
footpath
1
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
walk
1
گذرگاه مخصوص پیادگان، بهنحوی که همهی عرض معبر به عبور پیاده اختصاص داشته باشد
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
پیادهراه
۲
{ معادل }
en
footstreet
گذرگاهی سواره در شهر که آن را به گذرگاه پیاده تبدیل کرده باشند
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
خیابان صبای جنوبی تهران در اوایل دههی۱۳۸۰ به پیادهراه تبدیل شد؛ اما متأسفانه پس از مدتی آن را به حالت قبل برگرداندند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»