واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
مُحوّطه
فارسی
{ معادل }
en
yard
2
زمینی، معمولاً دیواردار، که برای فعالیتی خاص بهکار میرود
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در کنار تالار شهر، محوطهای برای تجمعات مدنی ساختهاند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»