واژگار

shaft

انگلیسی
Old English sceaft "long, slender rod, staff, pole; spear-shaft; spear," from Proto-Germanic *skaftaz (source also of Old Norse skapt, Old Saxon skaft, Old High German scaft, German schaft, Dutch schacht, not found in Gothic), which some connect with a Germanic passive past participle of PIE root *(s)kep- "to cut, to scrape" (source of Old English scafan "to shave, scrape, polish") on notion of "tree branch stripped of its bark." But compare Latin scapus "shaft, stem, shank," Greek skeptron "a staff" (see scepter) which appear to be cognates. Meaning "beam or ray" (of light, etc.) is attested from c. 1300. Sense of "an arrow" is from c. 1400; that of "a handle" from 1520s. Mechanical sense is from 1680s. Vulgar slang meaning "penis" first recorded 1719 on notion of "columnar part" (late 14c.); hence probably shaft (v.) and the related noun sense "act of unfair treatment" (1959), though some early sources insist this is from the notion of a "wound."

shaft1

فضایی چاه‌مانند در بناها و محوطه‌ها برای حرکت آسان‌بر، مجاری تأسیسات، تعمیر تأسیسات، عبور هوا، و مانند اینها
چاهه اقسامی دارد که در تداول فارسی، هریک از آنها به نامی جداگانه خوانده می‌شود.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«معجم احمد محمد عيسي»
«معجم عفيف البهنسي»
تنه/ بدنه/ ساقه‌ی منار و مناره و ستون
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»
مترادف است باen tige
مترادف است باen well1
مترادف است باen lift shaft
مترادف است باen drum1
مترادف است باen well3
مترادف است باen lift well

shaft2

از روی پاسنگ تا زیر سرستون
«فرهنگ مرزبان - معروف»
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen trunk1
مترادف است باen vivo
مترادف است باen column shaft

shaft3

در معماری اروپای قرون وسطا، پیلک (engaged column) یا ستون‌مانندی کوچک که به ستون و پایه و مانند اینها چسبیده است
در معماری گوتیک، ستونک معمولاً امتداد بصریِ تویزه‌ای در طاق است.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

shaft4

«فرهنگ مرزبان - معروف»
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen lift shaft

shaft5

مجرای قائم دودرو
«فرهنگ مرزبان - معروف»

shaft6

«فرهنگ مرزبان - معروف»