واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
پردیس
فارسی
پردیس
۲
{ معادل }
en
campus
محوطهی دانشگاه شامل بناها و محوطههای باز
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پردیس بینالمللی دانشگاه تهران در جزیرهی کیش قرار دارد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
پردیس
۱
{ معادل }
en
park
2
پارک مصنوع شهری، که آن را بهنحوی، با دیوار یا اختلاف ارتفاع یا درخت و بوته و مانند اینها، از پیرامون جدا میکنند
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پردیس لالهی تهران از مشهورترین پردیسهای ایران است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
urban park
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
city park
en
city park
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
metropolitan park
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
garden
6
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
paradise
1
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
تفرجگاه
مترادف است با
فا
پارک
مترادف است با
فا
باغ
۱