واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
کُربَک
فارسی
{ معادل }
en
boutique
1
دکانی آراسته برای خردهفروشی لباسهای باب روز، تجملات، زیورآلات، برخی از خوراکهای خاص، و مانند اینها برای مشتریان توانگر
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پیش از انقلاب، بوتیک نامبر وان، در خیابان ثریا (سمیه)، از معروفترین کربکهای تهران بود و به کیوان خسروانی، معمار مشهور، تعلق داشت.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»