واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
نوآباد
فارسی
{ معادل }
en
settlement
4
آبادیای که در نومستعمرهای ساخته شود
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
فرانسه در زمانی که الجزایر را تحت استعمار داشت، در آنجا نوآبادهای بسیاری ساخت.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
colonial settlement
آبادیای که در نومستعمرهای ساخته شود
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
فرانسه در زمانی که الجزایر را تحت استعمار داشت، در آنجا نوآبادهای بسیاری ساخت.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»