واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
rotunda
انگلیسی
rotunda
2
{ معادل }
فا
سرسرای گرد
سرسرای گرد (معمولاً با گنبدی بر بالایش)
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
تالار مدوّر
تالاری گرد، به شکل استوانه
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
والادِ روتوندا در ویچنتسا، ساختهی آندرئا پالادیو، حاوی تالاری مدوّر است که از نمونههای مشهور این نوع تالار در معماری اروپاست.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
rotunda
1
{ معادل }
فا
گنبدخانه
بنای گرد و گنبددار (گاهی محصور در ردیف ستون)
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
گنبدخانهی مدوّر
نوعی از گنبدخانه که پایهاش استوانی باشد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
نمونهی گنبدخانهی مدوّر در اروپا پانتئون رم و در ایران برج لاجیم سوادکوه است. در معماری اروپا، گنبدخانهی مدوّر معمولاً هم در درون و هم در بیرونْ استوانی است و گاهی بیرون آن رواق دارد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
حجرة مقببة
«معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل }
ع
بناء مستدير مقَّبب
«معجم عفيف البهنسي»
rotunda
3
{ معادل }
فا
کوشک مدوّر
کوشکی که پلان آن دایره یا نزدیک به دایره باشد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در وسط کوشک مدوّر باغ تاریخی استو، در انگلستان، تندیسی قرار دارد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»