واژگار

consistency

انگلیسی

consistency2

سفتی و شلی روغن مخلوط شده با رنگ برای نقاشی.
«فرهنگ مرزبان - معروف»

consistency1

«فرهنگ مرزبان - معروف»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»