واژگار

برق

فارسی

برق۱

تلألؤ بر سطح چینی، آبگینه، ابریشم
«فرهنگ مرزبان - معروف»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است بافا تلألؤ
مترادف است بافا درخشش
مترادف است بافا جلا

برق۲

«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»