واژگار

گنبد گریودار

فارسی
گنبدی که کلاً بر استوانه‌ای قائم که به‌منزله‌ی گریو یا ساقه‌اش است سوار شده باشد
«فرهنگ مرزبان - معروف»
«فرهنگ مرزبان - معروف»