واژگار

شُست آبرنگی

فارسی
اسلوب آبرنگ و نیز نقاشی با آبرنگ رقیق و روحی که شفاف است و رنگ زیر خود را نمی‌پوشاند برای ایجاد رنگ‌های خفیف و مه‌آلود افق و جوّ غبارگرفته یا سایه‌هایی اندک روشنی‌یافته
«فرهنگ مرزبان - معروف»