واژگار

کشش

فارسی

کشش۱

در هنرهای تجسمی نیرو یا مسیر کششی که در جهات مختلف میان عناصر و اشکال به وجود می‌آید
«فرهنگ مرزبان - معروف»
عمل تهیه‌ی نقشه و ترسیمه
تا پیش از رواج طراحی رایانه‌ای، نقشه را معمولاً بر کاغذهای شفاف، از قبیل کالک و پوستی، رسم می‌کردند/ می‌کشیدند. امروزه ترسیم نقشه با کمک رایانه بسیار رایج شده است. معماران سنتی تهرانی به عمل تهیه‌ی نقشه و ترسیمه «کشش» می‌گویند. معمولاً بخشی از دفترهای معماری به نقشه‌کشی اختصاص دارد. در سخن از تاریخ معماری، بسته به سیاق، می‌توان از اصطلاحات نقش بستن و نقش انداختن استفاده کرد.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است بافا کشاکش

کشش۲

«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است بافا نیروی ثقل
مترادف است بافا سنگینی
مترادف است بافا گرانش
مترادف است بافا گرایش۱
مترادف است بافا جاذبه
مترادف است بافا ثقل