واژگار

چال

فارسی
سوراخی عمیق برای گذاشتن مواد منفجره در کوه‌بُری و معدن‌کاری که به‌وسیله‌ی کمپرسور و چکش دورانی حفر می‌شود
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»