واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
افراز
فارسی
{ معادل }
en
rise
1
fr
flèche
de
pfeilhöhe
it
freccia
ع
ارتفاع
فاصلهی وسط خط پاکار تا بالاترین نقطهی کمان زیرین قوس یا چفته
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
خیز هر قوس برابر است با نسبت افراز آن قوس به دهانهاش.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»