واژگار

میل

فارسی

میل۲

هر برج، قطعه سنگ، صفحه، یا ستون کوچک، از هر جنس، که آن را در کنار جاده گذارند تا فاصله‌ی بین دو نقطه ــ مثلاً دو شهر ــ را نشان بدهد
واژه‌ی میل لزوماً بر واحد مسافت یک میل وفق نمی‌کند و ممکن است کمتر یا بیشتر از آن باشد.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
نوعی از منار که نشان راه باشد
[عمروبن لیث] هزار رباط کرد و پانصد مسجد آدینه و مناره کرد، دونِ پل‌ها و میل‌های بیابان (تاریخ سیستان).
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است بافا سنگِ نشان
مترادف است بافا نشان راه

میل۱

«فرهنگ مرزبان - معروف»
مترادف است بافا میله

مِیل

شیب در بام، شیروانی، پلکان
«فرهنگ مرزبان - معروف»
«فرهنگ مرزبان - معروف»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است بافا شیب