واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
tympan
volume_up
فرانسه
tympan
2
{ معادل }
en
tympanum
2
فا
سینهی سنتوری
de
tympanon
de
bogenfeld
2
it
timpano
2
ع
طبلة
۲
سطح محاط در درون سنتوری (pediment)
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در معماری اواسط دورهی قاجاریه به بعد، از جمله در عمارت باغ فردوس، سنتوری و تزیینات سینهی سنتوری دیده میشود.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
tympan
1
{ معادل }
en
tympanum
1
فا
سینهی چَفته
de
tympanon
de
bogenfeld
1
it
timpano
1
ع
عروة العقد
ع
سطح القوْصَرَة الغائر
ع
طبلة
۱
سطح محاط بین چفته و خط پاکار
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
سینهی چفتهی نمای تالار خانهی بروجردی در کاشان را با گجبری آراستهاند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»