واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
ابزار
فارسی
ابزار
۲
{ معادل }
en
hardware
2
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ معادل }
en
instrument
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
ابزار
۱
{ معادل }
en
moulding
5
حاشیه یا باریکهی تزیینی با سطح مستوی یا کاس (مقعّر) و یا سینه (محدّب) و با نقوش تکراری برجسته و فرورفته که در بنّایی و درودگری به کار میرود.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
moulding
5
نوار یا باریکهی طویلی از چوب یا فلز یا مصالح بنّایی و مانند آنها به مقطع مربع، مستطیل یا اشکال دیگر، با برجستهکاری یا کندهکاری یا ساده، برای تزیین حاشیهها و کنجها و پوشش درزهای اتصال
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»