واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
نزولات جوی
فارسی
{ معادل }
en
precipitation
1
در هواشناسی، آبی که بهصورت مایع یا جامد از جَو بر زمین میریزد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
باران و برف و یخ و شبنم از جملهی ریزشها است
“
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
ریزش
۲