واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
فرایند
فارسی
فرایند
۱
{ معادل }
en
process
1
فرا (بهسویِ، پیش) + آیند (=آمدن)، هر پدیدهای که برحسب زمان تغییر پیوسته داشته باشد؛ اعم از اینکه این تغییر بطئی باشد یا سریع
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
فرایند نمو
“
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
پویش
۲
مترادف است با
فا
روند
مترادف است با
فا
فراگرد
مترادف است با
فا
تحویل
مترادف است با
فا
فرابُرد
مترادف است با
فا
فرابُرش
مترادف است با
فا
شیوه
فرایند
۲
{ معادل }
en
process
2
رشتهای از اعمال یا افعال هدفدار یا حرکات که بهطریق مشخصی انجام شود
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
فرایند تلاشی
“
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»