واژگار

آمودن

فارسی
به‌وسیله‌ی خاصی به عمل آوردن، یا به‌صورتی قابل عرضه، برای دادوستد، در آوردن
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مصدر مرخم از آمودن، عمل یا نتیجه‌ی آمودن
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است بافا آمود۲
مترادف است بافا آمادن
مترادف است بافا فراوردن