واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
مهره
فارسی
مهره
۴
{ معادل }
en
screw bolt
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ معادل }
en
screw nut
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
مادگی
مترادف است با
فا
سرپیچ
۱
مُهره
۱
اسم
{ معادل }
en
plug
1
نقشی کوچک و فرورفته در بند بین آجرها و مانند آن که معمولاً با استفاده از مهر ایجاد میشود
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
مُهره
۲
{ معادل }
en
bead
1
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
bead
2
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
دانهی تسبیح
مُهره
۳
{ معادل }
en
burnisher
3
در اینجا مهره بهمعنی سنگ یا قطعه فلزی بهشکل شلغم است که برای پرداختن روی اندود ساروج به کار میرفته است
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ معادل }
en
burnishing stone
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»