واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
abgesetzter Bogen
آلمانی
abgesetzter Bogen
3
{ معادل }
en
stepped arch
فا
چَفتهی کُنگُرهای
ع
عقد متدرّج
چفتهای که لبهی فوقانی آن به سبب ترتیب قرارگیری مهرههایش پلکانی است
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پلکانی بودن لبهی فوقانی در چفتهی کنگرهای فقط جنبهی تزیینی دارد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
abgesetzter Bogen
1
{ معادل }
en
shouldered arch
1
فا
قوسِ هوبَری
ع
عقد طُنُفی قائمالزوایا
قوسی متشکل از سه بخش (دو شانه و یک تاج) که تاج آن از شانهها آشکارا منفک است
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
قوس کلیل در معماری ایرانی قسمی از قوس هوبری است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
{ روابط }
مترادف است با
de
Schulterbogen
1
مترادف است با
de
Konsolbogen
1
abgesetzter Bogen
2
{ معادل }
en
shouldered arch
2
فا
چَفتهی هوبَری
ع
عقد طُنُفی قائم الزوایا
چفتهای متشکل از سه بخش - دو شانه و یک تاج - که تاج از شانهها آشکارا منفک باشد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
چفتهی کلیل در معماری ایرنی قسمتی از چفتهی هوبری است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
{ روابط }
مترادف است با
de
Schulterbogen
2
مترادف است با
de
Konsolbogen
2