واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
اشکوب
فارسی
اشکوب
۳
{ معادل }
en
stair well
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
آشکوب
{ معادل }
en
story
طبقهی بنا
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
-
“
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
اُشکوب
{ معادل }
en
story
هر سطح افقی در بنا و نیز فضای بین هر دو تای متوالی از این سطوح
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در بناهای سبْکِ مدرن، معمولاً طبقههای بنا در نمای بنا ظاهر میشود و قابل تشخیص و شمارش است. کاخ عالیقاپوی اصفهان هفت اشکوب دارد؛ اما تعداد آشکوبهای آن از بیرون معلوم نیست.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
floor
1
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
floor
1
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
طبقه
۱
اشکوب
۱
{ معادل }
en
storey
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
tier
2
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
flat
4
فضایی در ساختمان بین دو کف متوالی یا بین یک کف و یک سقف
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
هر دوپارمان دارای دو طبقه است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
storey
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
(در خانه:) طبقه
مترادف است با
فا
طبقه
۱
اشکوب
۲
{ معادل }
en
stage
3
یکی از تقسیمات کوچک دورهی زمینشناسی
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»