واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
معماریک
فارسی
{ معادل }
en
architectonic
1
اصول و قواعد ترکیب و سازماندهی و پیوند فرمها و فضاها و پارههای گوناگون طرح معماری
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
وضوح معماریک موزهی هنرهای معاصر تهران در ترکیب و انتظام نگارخانهها و راهروها و میانفضای آن پیداست.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»