واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
نقش فلسی
فارسی
{ معادل }
en
scale pattern
نقشی با ترکیب فلسی، متشکل از ردیفهایی از عناصر گرد یا پخدار که مانند فلسهای ماهی، لبهی هریک بر دیگری قرار گرفته است یا چنین جلوهای دارد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در معماری، نقش فلسی را ممکن است در تزیین نماهای خارجی یا داخلی، با مواد و ساختمایههای گوناگون اجرا کنند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»