واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
نقشبرهشته
فارسی
{ معادل }
en
high-relief
نقشبرجستهای که کاملاً از سطح بیرون زده باشد؛ همچون مجسمهای که یک سمت آن را به دیوار چسبانیده باشند
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
تابلوی مطلای دروازههای بهشت، اثر لورنتسو گیبرتی، در تعمیدگاه فلورانس، ترکیبی است از نقش برهشته و نقش نیمبرجسته و نقش کمبرجسته.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»