واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
reserve
انگلیسی
reserve
2
{ معادل }
فا
زمین وقفی
نوعی از زمین اندوخته که آن را وقف شرعی کرده باشند
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
بیشتر اراضی روستای اوینْ زمین وقفی است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
reserve
1
{ معادل }
فا
زمین اندوخته
زمینی، معمولاً وسیع، که آن را به منظوری خاص ــ مثلاً وقف امور دینی، کاربریای معین در آینده، حفظ زیستمحیطی ــ کنار میگذارند و محافظت میکنند
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
زمین اندوخته معمولاً در مالکیت دولتی یا عمومی است و ممکن است در زمرهی زمینهای شهری، روستایی، زراعی، جنگلی، یا هر نوع زمین دیگر باشد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
فا
ذخیره
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
reserve
3
{ روابط }
مترادف است با
en
central reserve