واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
منظرهنگاری
فارسی
{ معادل }
en
landscape
5
در ترکیبهایی مانند «نقاشی منظره» و «عکاسی منظره»، شاخهای از هنرهای بصری که موضوع آن منظره (۱) است
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
برخی از نقاشان برجستهی ایرانی به منظرهنگاری پرداختهاند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»