واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
segmentaire
فرانسه
segmentaire
2
{ معادل }
en
segmental arch
2
en
segmented arch
2
فا
چَفتهی هِلالی
de
Segmentbogen
2
it
a sesto scemo
2
it
di segmento
2
it
arco ribassato
2
صورت ساختهشدهی قوس هلالی
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در پنجرههای مؤسسهی مدیریت هند، نیروی رانش چفتههای هلالی را با تیرهای افقی بتنی مهار کردهاند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
fr
arc surbaissé
2
segmentaire
1
{ معادل }
en
segmental arch
1
en
segmented arch
1
فا
قوسِ هِلالی
de
Segmentbogen
1
it
a sesto scemo
1
it
arco ribassato
1
it
di segmento
1
نوعی قوس چرب متشکل از کمان یا پارهای از نیمدایره یا نیمبیضیِ افقی که مرکز یا کانون آن همیشه زیر خط پاکار است
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
معماران ایرانی گاهی در ترسیم قوس هلالی، به جای ترسیم بیضی، چند کمان دایره را به شکل بیضی با هم ترکیب میکنند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
fr
arc surbaissé
1