واژگار

glazing

انگلیسی

glazing3

پوسته‌ی شفاف یا نیم‌شفاف از مخلوط مواد شیشه‌ای که روی سفالینه کشیده می‌شود.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
نوعی/مظهری است ازen glazing2
همچنین بنگرید بهen glaze1
همچنین بنگرید بهen glaze2

glazing1

«فرهنگ مرزبان - معروف»
«معجم عاصم محمد رزق»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»

glazing2

«فرهنگ مرزبان - معروف»
نوعی/مظهری است ازen coated1
نوعی/مظهری است ازen coated2
نوعی/مظهری است ازen glazing2
همچنین بنگرید بهen glaze1
همچنین بنگرید بهen glaze2

glazing4

کشیدن قشر نازکی از لعاب آمیخته به رنگیزه‌ی قهوه‌ای روشن بر سطح نقاشی، برای کاهش دادن به تندی رنگ‌ها و پخته نمودن آنها به شیوه‌ی استادان رنسانس، و همچنین در دیوارنگاره‌ها.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
نوعی/مظهری است ازen glazing2

glazing5

مُهره‌کشی کاغذ برای خوش‌نویسی
«فرهنگ مرزبان - معروف»