واژگار

glazing

انگلیسی

glazing4

کشیدن قشر نازکی از لعاب آمیخته به رنگیزه‌ی قهوه‌ای روشن بر سطح نقاشی، برای کاهش دادن به تندی رنگ‌ها و پخته نمودن آنها به شیوه‌ی استادان رنسانس، و همچنین در دیوارنگاره‌ها.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
نوعی/مظهری است ازen glazing2

glazing1

«فرهنگ مرزبان - معروف»
«معجم عاصم محمد رزق»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»

glazing2

«فرهنگ مرزبان - معروف»
نوعی/مظهری است ازen coated1
نوعی/مظهری است ازen coated2
نوعی/مظهری است ازen glazing2
همچنین بنگرید بهen glaze1
همچنین بنگرید بهen glaze2

glazing3

پوسته‌ی شفاف یا نیم‌شفاف از مخلوط مواد شیشه‌ای که روی سفالینه کشیده می‌شود.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
نوعی/مظهری است ازen glazing2
همچنین بنگرید بهen glaze1
همچنین بنگرید بهen glaze2

glazing5

مُهره‌کشی کاغذ برای خوش‌نویسی
«فرهنگ مرزبان - معروف»