واژگار

aqueduct

انگلیسی
"artificial water channel," 1530s, from Latin aquaeductus, properly aquae ductus "a conveyance of water," from aquae, genitive of aqua "water" (from PIE root *akwa- "water"), + ductus "a leading, conducting," past participle of ducere "to lead," from PIE root *deuk- "to lead."
پل آب‌رسان
«فرهنگ مرزبان - معروف»
«معجم عاصم محمد رزق»
«معجم عفيف البهنسي»
پل آب‌رسان، پلی برای انتقال آب از یک سوی رود یا دره به سوی دیگر
-
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»
پل یا دیوار آب‌رسان، سازه‌ای به‌صورت پل یا دیوار که بر روی دره یا قسمت فروافتاده‌ای از زمین به‌منظور آب‌رسانی می‌ساختند
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
نوعی/مظهری است ازen building type
همچنین بنگرید بهen specus
همچنین بنگرید بهen box aqueduct