واژگار

pylon

انگلیسی

pylon1

دروازه‌ی دوبرجی در معماری مصر باستانی
«فرهنگ مرزبان - معروف»
در معماری معابد مصر باستانی، دروازه‌ای شکوهمند با دو برج در طرفین آن
دروازه‌ی دوبرجی معمولاً در انتهای گذرگاهی آیینی قرار می‌گیرد.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«معجم عفيف البهنسي»

pylon2

«فرهنگ مرزبان - معروف»
بنایی بزرگ، یا مجموعه‌ای از بناها و ساخته‌ها که مدخل شهر، خیابان، پل، و مانند اینها را مشخص می‌کند
در دو طرف مدخل بولوار اصلی شهر، دروازه‌ای است متشکل از دو دکل فولادی و خرپایی در بالا که آن دو را به هم می‌پیوندد.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

pylon3

«فرهنگ مرزبان - معروف»
برجی مستقل و منفک از بناهای دیگر، معمولاً با سازه‌ی مشبک، یا تیری بسیار بلند، برای روشنایی ورزشگاه، خیابان، صحنه‌ی تماشاخانه، و مانند اینها، یا انتقال نیروی برق
شاخصه‌ی دکلْ مشبک بودن آن، یا باریکی و بلندی فوق‌العاده‌ی آن است.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

pylon4

«فرهنگ مرزبان - معروف»
دکلی با سازه‌ی خرپای فولادی برای حمل بافه‌های انتقال برق
وجود دکل برق در برخی از مناطق مسکونی تهران ساکنان را در معرض خطر قرار داده است.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

pylon5

«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen lighting mast
مترادف است باen light tower