واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
vestibule
انگلیسی
vestibule
2
{ معادل }
فا
هالِ درآیگاه
هالی که درِ خانه بدان باز شود
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
برخی از خانههای جدید دارای دو هال است: یکی هال درآیگاه و دیگری هال نشیمن.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
رواق
۲
«معجم عفيف البهنسي»
{ معادل }
فا
دالان
راهرو ورودی
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
-
“
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
{ روابط }
مترادف است با
en
entrance hall
1
vestibule
1
{ معادل }
فا
دهلیز
۱
فا
هشتی
محوطهی سربسته یا دهلیز ورودی خانه
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
هشتی
درآیگاه کوچک یا بزرگی که بلافاصله پس از در یا سردر بنا قرار میگیرد و اولین واسطهی دسترس به دیگر فضاهاست
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
اقسام درآیگاه عبارت است از: هال درآیگاه، هشتی، کریاس، سرسرا. در خانههای قاجاری اصفهان، گاهی یک یا چند خانه هشتیای مشترک دارند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
دهليز
«معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل }
ع
دهليز
ع
مدخل مسقوف
«معجم عفيف البهنسي»
{ معادل }
ع
دالان
ع
دهليز
«معجم علی ثوینی»
{ روابط }
نوعی/مظهری است از
en
space type
vestibule
3
{ معادل }
فا
پیشاتاقی
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ روابط }
مترادف است با
en
entrance hall
1