واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
جلوخان
فارسی
جلوخان
۱
اسم
{ معادل }
en
forecourt
3
محوطهای در جلوِ ارسن (complex)ها یا بناهای بزرگ که آنها را به میدان یا گذرگاه عمومی متصل میکند
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
جلوخان مسجد جامع عباسیْ میدان نقش جهان را به دستگاه درآیگاه مسجد متصل میکند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
forecourt
3
محوطهی بازِ پیشورودی در جلو سردر
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
-
“
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
{ معادل }
en
forecourt
3
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
جلوخان
۲
اسم
{ معادل }
en
plaza
6
نوعی میدان (۲) واقع در جلوِ برج یا دیگر بناهای مُعْظَم
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
جلوخان مرکز راکفلر در نیویورک نمونهی بارز جلوخان مدرن است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»