واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
slab
انگلیسی
slab
1
{ معادل }
فا
لوح
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
لوح
فا
تخته
صفحهای بهنسبتْ نازک و عریض، که ممکن است از چوب، سنگ، فولاد، بتن، و مانند اینها باشد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
تفاوت لوح چوبی با الوار در نسبت طول و عرض آنهاست؛ الوار کمعرض و دراز است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
لَوح
ع
لوحة
«معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل }
ع
بلاطة
«معجم علی ثوینی»
slab
2
{ معادل }
فا
تاوه
ورق ضخیم یا خشت از سنگ، بتن، چوب، فلز و مانند آن که ستبرای آن نسبت به درازا و پهنایش اندک است
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
تاوه
لوح سنگی یا بتنی که معمولاً در سقف/ کف بهکار میرود
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
تاوهی بتنی ممکن است درجا یا پیشساخته باشد. تاوه معمولاً نقش سازهای دارد؛ مگر در جایی که برای کفسازی بهکار میرود، مانند تاوهی بتنی رهفرش.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
نوعی/مظهری است از
en
slab
1