واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
فروشگاه
فارسی
فروشگاه
۲
اسم
{ معادل }
en
store
2
مغازهای برای فروش نوعی کالا
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
فروشگاه معماری معینی ندارد و بسته به مقیاس و دامنهی فعالیتش، کافی است که جایی کوچک یا بزرگ برای عرضهی کالا و استقرار فروشنده(ها) و خریدار(ان) و دسترس مناسبی به معبر عمومی داشته باشد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
فروشگاه
۱
اسم
{ معادل }
en
store
1
بنایی بزرگ برای فروش کالاهای گوناگون
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
فروشگاه بزرگ نوعی از فروشگاه است که در مقیاس منطقهای یا شهری کار میکند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»