واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
لبه
فارسی
لبه
۱
{ معادل }
en
ledge
1
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
frontage
2
وجه یا لبهی بنا یا زمین که مرز آن با خیابان، زمین مجاور، و مانند آن است
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در بناهای بزرگی که در کنار رودخانهها قرار میگیرد، گاهی شکل لبهی بنا تابع شکل منحنی رودخانه است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
border
3
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ معادل }
en
edge
1
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
ابزار باریک
مترادف است با
فا
بَر
۱
مترادف است با
فا
مرز
مترادف است با
فا
کران
مترادف است با
فا
کِنار
مترادف است با
فا
زِه
مترادف است با
فا
پُشته
۲
مترادف است با
فا
نبش
لبه
۲
{ معادل }
en
flange
1
لبهی چرخ راهآهن
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ معادل }
en
kerb
2
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
حاشیه
۳