واژگار

passage

انگلیسی
early 13c., "a road, a pathway;" c. 1300, "action of crossing from one place to another; a going over or through something; means of crossing," from Old French passage "mountain pass, passage" (11c.), from passer "to go by," from Vulgar Latin *passare "to step, walk, pass," from Latin passus "step, pace" (from PIE root *pete- "to spread"). Meaning "corridor in a building" is recorded from 1610s. Meaning "a portion of writing," originally one concerning a particular occurrence or matter, is from 1610s; of music, from 1670s.

passage2   noun

معبری باریک، در رو یا زیر زمین، با یک یا چند مدخل، ‏در یک یا چند طبقه، که در یک یا دو سوی آن دکان یا ‏فروشگاه است‏
معمولاً به بازارچه‌های مدرن ‏‏«پاساژ» می‌گویند.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»

passage1   noun

گذرگاه سرپوشیده در معماری
«فرهنگ مرزبان - معروف»
جای عبور
پل طبیعت معبری است که ‏بوستان‌های دو سوی بزرگراه مدرس ‏را به هم مرتبط می‌کند.‏
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«معجم احمد محمد عيسي»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است باen path1
مترادف است باen passageway

passage3

گذرگاه آهنگ در موسیقی
«فرهنگ مرزبان - معروف»

passage4

در نقّاشی محلّ گذر تدریجی از رنگ‌مایه‌ای به رنگ‌مایه‌ی دیگر و یا آمیزش آن دو رنگ‌مایه با هم
«فرهنگ مرزبان - معروف»

passage5

قطعه‌ی برگزیده در ادبیات و موسیقی
«فرهنگ مرزبان - معروف»