واژگار

fluting

انگلیسی
flute (v.) late 14c., "to play upon the flute," from flute (n.). Meaning "to make (architectural) flutes" is from 1570s. Related: Fluted; fluting.
شیار تزیینی نیم‌دایره یا نیم‌بیضی قائم از بالا تا پایین میله‌ستون
«فرهنگ مرزبان - معروف»
شیار تزیینی مقعر، با مقطع افقیِ نیم‌دایره یا نیم‌بیضی، که از بالا تا پایین میله‌ستون و دور تا دور آن تکرار می‌شود
قاشقی در ستون‌های معماری یونان باستان متداول بوده است.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
أقنية شاقولة في بدن العمود
«معجم عفيف البهنسي»
آذینی روی قلمه‌ی ستون به صورت شیاری با مقطع نیم‌دایره یا نیم‌بیضی
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»
مترادف است باen fluted1
همچنین بنگرید بهen striated
همچنین بنگرید بهen striga