واژگار

niche

انگلیسی
1610s, "shallow recess in a wall," from French niche "recess (for a dog), kennel" (14c.), perhaps from Italian nicchia "niche, nook," which is said to be from nicchio "seashell," itself said by Klein, Barnhart, etc. to be probably from Latin mitulus "mussel," but the change of -m- to -n- is not explained (Century Dictionary compares napkin from Latin mappa). Watkins suggests that the word is from an Old French noun derived from nichier "to nestle, nest, build a nest," via Gallo-Roman *nidicare from Latin nidus "nest" (see nidus), but that, too, has difficulties. The figurative sense is recorded by 1725. Biological use dates from 1927.

niche1

فرونشستگی در دیوار، معمولاً جایگاه پیکره و در معماری شرقی جایگاه چراغ و لاله و قاب عکس و مانند آن.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
کاو کوچک در دیوار برای نهادن اشیا
طاقچه در اصل برای نهادن اشیاست؛ اما گاهی برای سبک کردن دیوار باربر و تزیین و ایجاد سایه‌روشن در حجم هم از آن استفاده می‌کنند.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«معجم احمد محمد عيسي»
«معجم عاصم محمد رزق»
«معجم عفيف البهنسي»
«معجم علی ثوینی»
کاو؛ فرورفتگی‌ای کوچک در دیوار، معمولاً دارای نیم‌طاق
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»
مترادف است باen recession
جزئی است ازen building1
همچنین بنگرید بهen alcove1
همچنین بنگرید بهen alcove2
همچنین بنگرید بهen alcove3

niche2

«فرهنگ مرزبان - معروف»
«معجم عاصم محمد رزق»
«معجم عفيف البهنسي»
«معجم علی ثوینی»
مترادف است باen prayer niche
مترادف است باen edicule
مترادف است باen edicula
مترادف است باen aedicule2
همچنین بنگرید بهen alcove1
همچنین بنگرید بهen alcove2
همچنین بنگرید بهen alcove3