واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
alcove
انگلیسی
alcove
2
{ معادل }
فا
شاهنشین
فا
خواجهنشین
۲
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
شاهنشین
کاوی نسبتاً بزرگ در صدر اتاق یا تالار، یا در دیوار باغ، یا اتاقی در کنار تالار که کاملاً به آن گشوده باشد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در سراهای ایرانی و رومی، شاهنشین گاهی به اندازهی اتاقی بزرگ است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
مصطبة
«معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل }
فا
شاهنشین
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
همچنین بنگرید به
en
niche
1
همچنین بنگرید به
en
niche
2
alcove
1
{ معادل }
فا
طاقچهی پیکره
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
کاو
۱
هر فرورفتگی یا پسنشستگی در دیوار اتاق و تالار و مانند آن که رو به اتاق گشوده باشد. کاو ممکن است کوچک باشد، مانند طاقچه، یا بزرگ باشد، مانند شاهنشین
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پنجرههای اتاق کار در خانهی اردلان کاوهای زیبایی داشت که میشد در آنها نشست و بیرون را تماشا کرد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
سرير
ع
أريكة
ع
عرش
۱
«معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل }
ع
القبّة
ع
سرير
«معجم عفيف البهنسي»
{ معادل }
فا
آشیانه
فا
تورفتگی
آشیانه (در زمینشناسی)
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
همچنین بنگرید به
en
niche
1
همچنین بنگرید به
en
niche
2
alcove
3
{ معادل }
فا
کوشک مجلل
کوشک آراسته و دنج در باغ
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
برخی از باغهای کهن اروپا شاهنشین دارد و برخی دیگر کوشکهای مجللی که همچون شاهنشین بر باغ مشرف و در عین حال دنج است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
دخلة حائطية
«معجم احمد محمد عيسي»
{ روابط }
همچنین بنگرید به
en
niche
1
همچنین بنگرید به
en
niche
2