واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
pavement
انگلیسی
pavement
3
{ معادل }
فا
پیادهرو
۱
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
پیادهرو
۱
گذرگاه مخصوص پیاده، معمولاً در کنار خیابان
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پیادهرو در بسیاری از خیابانهای تهران برای عبور معلولانِ حرکتیْ مناسب نیست.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
تبليط
«معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل }
ع
رصف
«معجم علی ثوینی»
{ تصاویر }
{ روابط }
مترادف است با
en
lane
3
مترادف است با
en
sidewalk
مترادف است با
en
walk
2
مترادف است با
en
footpath
3
مترادف است با
en
footway
2
pavement
1
{ معادل }
فا
رهفرش
۱
سنگفرش جادّه و پیادهرو و حیاط و مانند آن.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
رهفرش
۱
فرش کف گذرگاه عمومی
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
رهفرش برخی از معابر کهن تهران، مانند خیابان سی تیر، را برای عبور پیاده مناسب کردهاند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
رص البلاط
«معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل }
فا
رهفرش
۱
فا
سنگفرش
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ تصاویر }
pavement
2
{ معادل }
فا
رهفرش
۲
ساختمایه یا مادهی رهفرش
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
رهفرش خیابان سی تیر تهران سنگ است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
رصيف
«معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل }
ع
طريق
«معجم عفيف البهنسي»
{ تصاویر }
pavement
4
{ معادل }
فا
شوسه
فا
جادهی فرششده
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»